مانکن های چادری یا صاحبان پرچم های سیاه؟
آیا مد (در باره ی لباس) در اسلام به همین معنای رایج امروزی مطلوب است؟
آیا اسلام با تنوع مخالف است؟ اسلام تا چه حدی با این پدیده راه می آید؟ خطوط قرمز چیست؟
در سخنان مقام معظم رهبری در باره ی لباس مطلبی به چشم می خورد که گوش مسئولان امر و سایر افرادی که دغدغه ی فرهنگ دارند را تیز کرده و برخی را به تلاش برای پاسخ به ندای این رهبر فرزانه واداشته است: لباس ملی!
« لباس ملى را در برنامهى خودتان مطرح کنید. آیا این لباسى که الآن تن شماست، لباس ملى ماست؟ هندىها که لباس ملى خودشان را دارند، ضررى کردهاند؟ آفریقاییها که لباس ملى خودشان را دارند، ضررى کردهاند؟ لباس ملى ما چیست؟ مىفرمایند کت و شلوار! آیا لباس ملى ما این است؟ لباس ملى شما این نیست؛ اشتباه مىکنید. کت و شلوار، لباس ى است که آوردند تن ما کردند! البته من تعصبى روى کت و شلوار ندارم؛ من خودم گاهى که لازم باشد، کت و شلوار هم مىپوشم؛ در جبهه هم فرم مىپوشیدم؛ ممکن است کاپشن هم بپوشم؛ اما یک ملت باید در این مسئله تعصب داشته باشد؛ یعنى یک روح ملى در اینجا وجود داشته باشد. چند سال قبل در زمان ریاست جمهورى، من این قضیه را به دستگاهى محول کردم، اما نتوانستند؛ خیلى خوب، شما این را بیاورید در ذهن مردم مطرح کنید. مردم، مثل همین برادرى که گفتند کت و شلوار لباس ملى ماست که اشتباه هم کردند خیال مىکنند که واقعاً کت و شلوار لباس ملى ماست؛ این لباس ملى ما نیست؛ زور که نیست! این مثل آن است که از مردم شوروى بپرسند دین شما چیست؛ آنها هم بگویند مارکسیسم؛ چون هفتاد سال است که مارکسیسم در آنجا حاکم بوده است! آیا اسم این را مىشود دین گذاشت؟! یک پدیدهى ملى هم همینطور است. البته من نمىگویم شما بروید جبهى فلان عهد شاهوزوزک را به تنتان کنید؛ طرفدار آنطور مچلبازیها نیستم؛ اما ما طراح داریم، خیاط داریم، هنرمند داریم؛ بنشینند بر اساس همین سنتهاى گذشته، براى زنمان، براى مردمان، یک لباس درست کنند و آن را الگو قرار دهند؛ این کارها را مىشود کرد؛ منتها اگر شما امروز این کار را شروع کنید، بیست سال دیگر نتیجه خواهد داد. این کار، کار زورکى و باسمهاى(یعنی ناگهانی) و اجبارى که نیست. شما چرا وارد این قضیه نشوید؟ بروید اول خودتان به یک اندیشهى صحیح و متین و حساب شده برسید.[1]»
بله! لباس ما لباسی غربی و فرنگی است و خوب است لباس ما لباس ملی شود، که اگر چنین شود بسیاری از ناهنجاری های اجتماعی هم خود به خود ازبین خواهد رفت. شنیدم که در خیابانی گشت ارشاد جلوی یک دختر خانم را گرفته بود و به او گفته بودند چرا این لباس جلف را پوشیده ای؟ او هم گفته بود: این لباس را که خودم ندوخته ام ، از مغازه های جمهوری اسلامی خریده ام!
واقعا هم حقیقت همین است ما وقتی نمی توانیم یا شاید هم نمی خواهیم بازار لباس را کنترل و مدیریت کنیم چرا پلیس بیچاره را چوب دو سر نجس می کنیم؟ از طرفی با مردم درگیر می شود و مردم به او فحش می دهند و تازه در رسانه ها هم علیه عملکرد پلیس جنجال می شود و از طرف دیگر سیاسیون هم که به دنبال کسب محبوبیت هستند از عملکرد پلیس برائت جسته و او را تنها می گذارند. لذا می بینیم که طرح های گشت ارشاد هم موقتی می شود.
حال چند سالی است بنیاد ملی مد و لباس راه اندازی شده تا به فرموده ی مقام معظم رهبری جامه ی عمل بپوشاند. این بنیاد اقدام به برگزاری نمایشگاه ها و مسابقات مختلفی در این زمینه کرده و می کند اما در این سبک کار مشکلاتی بزرگ پیدا شد!
چندی پیش لاله افتخاری عضو فراکسیون زنان مجلس به یکی از این مشکلات اشاره کرد. وی گفت: بنیاد ملی مد و لباس ایرانی- اسلامی خلا موجود در جامعه را پوشش داده و مشکلاتی را که در سطح جامعه است رفع کند، نه اینکه مدهایی ایجاد کند که پوشش را از شکل عام و چادر را از شکل رسمی آن خارج کند.[2]
حضرت آقا در مورد چادر می فرمایند:
«به نظر ما، بحثهایى که در باب پوشش زن مىشود، بحثهاى خوبى است که انجام مىگیرد؛ منتها باید توجه کنید که هیچ بحثى در این زمینههاى مربوط به پوشش زن، از هجوم تبلیغاتى غرب متأثر نباشد؛ اگر متأثر از آن شد، خراب خواهد شد. مثلًا بیاییم با خودمان فکر کنیم که حجاب داشته باشیم، اما چادر نباشد؛ این فکر غلطى است. نه اینکه من بخواهم بگویم چادر، نوع منحصر است؛ نه، من مىگویم چادر بهترین نوع حجاب است؛ یک نشانهى ملى ماست؛ هیچ اشکالى هم ندارد؛ هیچ منافاتى با هیچ نوع تحرکى هم در زن ندارد. اگر واقعاً بناى تحرک و کار اجتماعى و کار سیاسى و کار فکرى باشد، رسمى زن مىتواند چادر باشد و همانطور که عرض کردم چادر بهترین نوع حجاب است. البته مىتوان محجبه بود و چادر هم نداشت؛ منتها همینجا هم بایستى آن مرز را پیدا کرد. بعضیها از چادر فرار مىکنند، به خاطر اینکه هجوم تبلیغاتى غرب دامنگیرشان نشود؛ منتها از چادر که فرار مىکنند، به آن حجاب واقعى بدون چادر هم رو نمىآورند؛ چون آن را هم غرب مورد تهاجم قرار مىدهد!
شما خیال کردهاید که اگر ما چادر را کنار گذاشتیم، فرضاً آن مقنعهى کذایى و آن هاى «و لیضربن بخمرهنّ على جیوبهنّ» و همانهایى را که در قرآن هست، درست کردیم، دست از سر ما برمىدارند؟ نه، آنها به این چیزها قانع نیستند؛ آنها مىخواهند همان فرهنگ منحوس خودشان عیناً اینجا عمل بشود[3].»
بله این یکی از مشکلات بود. اما چند سالی است که شاهدیم چادر نیز با جنسها و مدل های مختلف راهی بازار شده و متاسفانه استقبال زیادی هم از آن می شود. چرا متاسفانه؟ در پایان خواهم گفت.
اکنون ببینیم نظر اسلام در باره ی مد و تنوع لباس چیست؟
حضرت آقا می فرمایند:
«من با تظاهر به تجمل و تجملگرایى در حد معتدلِ کمِ ناگزیرش مخالفتى نمىکنم؛ لیکن اگر بنا شد که روند افراطى پیدا کند، چیز بسیار مزخرفى است. درلباس ، در آرایش، در زروزیورها و طلا و جواهرات، خانمها بایستى خیلى اهمیت بدهند که امساک بشود و بىاعتنایى به این چیزها انجام بگیرد، تا شاید إن شاء اللّه به درخشندگىها و زیباییهاى واقعىتر بیشتر توجه بشود، تا به این زیباییهاى ظاهرى[4].»
ایشان در جواب استفتایی درباره ی کراوات می فرمایند:
«ترویج فرهنگ اجانب، جایز نیست. بهطور کلّى، پوشیدن کراوات و دیگر لباسهایى که پوشش و لباس غیر مسلمانان محسوب مىشوند بهطورى که پوشیدن آنها، منجر به ترویج فرهنگ منحطّ غربى شود، جایز نیست.»
درباره ی ترویج فرهنگ بیگانه در پوشش و آرایش می فرمایند:
«پوشیدن لباسهایى که از نظر دوخت یا رنگ یا غیر آن تقلید و ترویج فرهنگ مهاجمِ غیر مسلمان باشد، جایز نیست. و همینطور استفاده از زیورآلاتى که استعمال آن تقلید از فرهنگ دشمنان اسلام و مسلمین محسوب شود، جایز نیست.»
درباره ی ابرو برداشتن و آرایش مردان نیز می فرمایند:
«در صورتى که ابرو برداشتن یا آرایش کردن مردان تشبّه مرد به زن محسوب شود و یا مفسدهانگیز باشد و یا ترویج فرهنگ مبتذل غرب به حساب آید، جایز نیست[5].»
در15/ 09/ 1368 می فرمایند:
«در دنیا، سررشتهى فرهنگ دست عدهیى است که آنها چگونگى و پوشش و کیفیت زندگى و نشست و برخاست و اخلاق و معرفت را براى انسانهاى بىگناه و بىخبر در سرتاسر عالم رقم مىزنند و تعیین سرمشق مىکنند. اگر ملتى بتواند خود را از سرایت موج مسموم فرهنگىِ ساخته و پرداختهى بیگانگان حفظ کند، این ملت مستقل خواهد بود؛ اما اگر نتواند و تحت تأثیر غلبهى فرهنگ بیگانه قرار بگیرد، این ملت، ملتى وابسته و اسیر است؛ ملتى است که تلاشهاى استقلالطلبانهى سیاسى و اقتصادى او نیز تحت تأثیر کسانى خواهد بود که سررشتهى فرهنگ را در دست و اختیار دارند.»
و در 26/ 10/ 1368 می فرمایند:
«آیا جنایتى بزرگتر از این نسبت به زن وجود دارد که بیایند سر او را با آرایش و مُد و جلوهگرى و لباس و طلا و زیورآلات بند کنند و از او به عنوان یک ابزار و وسیله، در راه مقاصد گوناگون استفاده کنند و نگذارند در میدان سیاست و اخلاق و تربیت وارد بشود؟ این، آن کارى است که در رژیم گذشته، دقیقاً و با برنامه انجام مىگرفت.»
در مقاله ای به نام «نگاهی کلان به شاخصهای مد و لباس »می خوانیم:
«در احکام دین اسلام، پوشیدن برخی لباسها ممنوع و حرام است. در تمامی این محدودیتها، نکته مسلم آن است که لباس باید از مختل کردن نظم عمومی جامعه به دور باشد و همانطور که باید امنیت فکری و اجتماعی افراد را تأمین کند، باید سلامت روح و روان جامعه را نیز فراهم آورد، نه آنکه خود به عنوان عاملی برای بی نظمی و پراکندگی افکار و انحراف آن از خط اصیل انسانی تبدیل شود.
ممنوعیت لباس، گاه برای آقایان است و گاه برای خانمها و زمانی نیز شامل هر دو جنس میشود. برای نمونه پوشیدن لباسهای حریر و زر بافت برای مردان نهی شده است و نماز را باطل میکند. لباسهای ممنوع برای هر دو جنس شامل آنهایی میشودکه از اجزای بدن مردار باشد و یا پوشیدن لباسهایی که به واسطه خصوصیتی باعث انگشتنما شدن انسان شود، مانند لباس تنگ و چسبان که برخی از اندامهای بدن را برجسته می سازد. همچنین پوشیدن لباسهای مخصوص زنان بوسیله آقایان و بالعکس از دیگر ممنوعیتهای مشترک لباس است.
اگر لباس در انسان ریا و فخرفروشی و تکبر به وجود آورد، ابزاری در دست شیطان و آفت دین و موجب قساوت قلب خواهد بود.
همچنین در طرح متعالی اسلام، لباس باید موجب فروتنی، خشوع و خضوع انسان در برابر خداوند متعال شود و تجمل پرستی و چشم و هم چشمی و اسراف و مصرف گرایی افراطی، در تهیه لباس مورد توجه قرار نگیرد.
اسلام کلیات حدود لباس پوشیدن را به روشنی تبیین نموده و در جزئیات به راهنمایی و راهگشایی پرداخته و فرهنگ و آداب و سبک زندگی ملتها و شرایط جغرافیایی و آب و هوایی و دیگر اموری را که بر زندگی اجتماعی اثر میگذارند، محترم شمرده است. لذا انتخاب طرح، رنگ، جنس و دیگر جزئیات لباس را به عرف جوامع واگذاشته است تا با رعایت حدود الهی، به تناسب فرهنگ ملی، نوع لباس خود را تعیین کنند.
سیاست کلی اسلام در مورد پوشاک، حفظ اخلاق تربیتی و جنسی، تسهیل در ارضاء مشروع نیازها، پیشگیری از زمینههای گناه، تقویت خویشتن داری (عفاف)، تقویت احساس مسئولیت در دفاع از حریم شخصی و مقابله جدی با مفاسد اجتماعی و اشاعه منکرات در محیط اجتماعی است[6].»
بله! از نظر اسلام مد امری نامطلوب است. مد همان تفاخر و تظاهر و اشرافی گری هوس رانی و غرق شدن در مادیات و باز ماندن از کمال است، که نه تنها فرد را که کل جامعه را فلج می کند.
[1]- بیانات در دیدار با اعضاى «گروه اجتماعى» صداى جمهورى اسلامى ایران 29/ 11/ 1370
[2]-سایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
[3]-04/ 10/ 1370
[4]-04/ 10/ 1370
[5]-سایتleader.ir
[6]-عیسی کشاورز، مهدی محمودی، نگاهی کلان به شاخصهای مد و لباس ،تابستان 90، مقاله از سایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی